خلاصه‌ای از تمام حرف‌هایم: طبق قوانین نامگذاری، در انتخاب نام مقالات دو اولویت وجود دارد:

  1. باید نامی که در زبان مازندرانی مصطلح است انتخاب شده و به صفحه اطلاق گردد.
    • در مازنی برای این منطقه نامی وجود نداشته و ندارد. پس باید به اولویت دوم رجوع کرد. اگر دوستی مدرک و منبعی دارد که معتبرانه، غیر از این موضوع را ثابت می‌کند، ارائه دهد تا صفحه به ایران آذربایجون تغییر یابد (دوستان گفتند چرا برای مثلاً یونان به اولویت دوم رجوع نشده؛ چون اختلافی بر سر نامیدن این کشور بین کاربران مازنی‌زبان نیست و همگی یونان را درست می‌دانند.)
  2. اولویت دوم می‌گوید که بایستی نام محلی منطقه مذکور را گزید. یعنی نام آذری منطقه.
    • از آنجا که نام مقالۀ مرتبط با موضوع در ویکی‌آذری «گوئنی آزربایجان» بود، بنده ابتدا نام مقاله را از ترجمۀ لفظ به لفظ آن برگزیدم. لیکن دوستان گفتند که ویکی‌پدیا به عنوان منبع قابل قبول نیست؛ از دوستان آذری خواستم که مرا در امر یافتن حقیقت یاری کنند، آن‌ها نیز دو منبع که در بحث آورده شده را نشانم دادند. اگر مدارکی معتبر تر دارید بیان کنیدشان تا منابع با یکدیگر مقایسه شده و نام صحیح برای مقاله برگزیده شود.
  • مطلب دیگر درباره تاریخچۀ نام منطقه بود که در نام‌گذاری مقاله هیچ تأثیر نخواهد داشت ولی دوستانی که زبان تبری را بلدند، می‌توانند تاریخچۀ نام را در مقاله با مدرک معتبر قرار دهند و هیچ مانعی نیست. شمه گِگا: محکگپ بزوئن ‏۲۳ جـون ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۱۷ (UTC)
با تشکر از اینکه در حاضر شدید برای کشف حقیقت ِقانون وارد این بحث شوید؛ تقریباً حرف‌هایتان را قبول ندارم و دلایل خودم را دارم. امیدوارم بتوانید مرا قانع کنید :)
  1. برای دادن چنین احتمالی باید تاریخچهٔ زبان تبری را مورد بررسی قرار دهید؛ پس از آنکه ایران تحت سیطره تازیان درآمد، تقریباً تنها مناطقی که عرب‌ها فتح نکردند، کرانهٔ جنوبی دریای کاسپین بود. شاهان تبرستان که نام اسپهبد را یدک می‌کشیدند، همچنان از فرهنگ دورهٔ ساسانی و در پی آن زبان و خط پهلوی پشتیبانی می‌کردند و همین موضوع موجب شد که تبری‌نژادها کمتر از دیگر نژادهای ایرانی، دچار تغییرات زبانی شوند. پس زبان تبری (همچنین گیلکی و تالشی و دیلمی) امروز ادامهٔ زبان پهلوی است.(فکر نمی‌کنم لازم باشد برای این حرف‌ها مدرک بیاورم، هرکتابی درباره تاریخ مازندران بخوانید، این را ثابت می‌کند.) ولی این دلیل نمی‌شود که ما از کلمهٔ آذرابادگان و امثالهم استفاده کنیم. زیرا زبان را باید آن‌طور مطالعه کرد که امروز هست. امروز دیگر پهلوی و تبری فرقشان میان زمین و آسمان است. اگر قرار باشد ما و گیلکی‌ها و تالشی‌ها این روش پیشنهادی شما را ادامه دهند، تقریباً هر سه زبان می‌شوند یکی. در ضمن من نمی‌توانم بفهمم شما این استدلال را از کجا آوردید؟ اگر قرار است به چنین شکلی مقالات نام بگیرند، شما هم باید در ویکی‌فا از کلمات پهلوی و سانسکریت و... استفاده کنید که تقریباً مسخره است. آن‌ها زبان‌هایی جدایند و خانوادگی زبانی دلیلی نمی‌شود که از آن‌ها استفاده شود. اگر قرار بود از سر خویشاوندی زبانی نام انتخاب شود، می‌توانستیم از کلمات کردی استفاده کنیم که تقریباً از دیگر زبان‌های پهلوی و فارسی به تبری نزدیک‌تر است. (در ضمن آنچه بعید می‌دانید را باید اثبات کنید. آوردن مدرک الزامی است؛ وپ:نیست را که یادتان نرفته)
  2. در دانشنامه باید کلماتی را نگاشت که امروز کاربرد دارند، امروز هستند و توسط کاربران جُسته می‌شوند. چه کسی وقتی دنبال اطلاعات در خورهٔ آذربایجان شمالی است، می‌نویسد اران؟! دانشنامه‌ها باید امروز را بگردند و نه فردا و دیروز را. بنابرین جملهٔ «یک نام تاریخی را نیز بر پایهٔ تحولات سیاسی دو سدهٔ اخیر در یک دانشنامه تغییر نباییم داد و اگر دادیمی نشان از سیاست‌زدگی‌‎ست» را قبول ندارم. سیاست‌زدگی دیگر چه اصطلاحی است؟ خوب سیاست هم مانند فرهنگ می‌تواند موجب تغییر نام مناطق شود، این جمله را یک بار قبلاً گفتم و خوش چشم میاد دوباره تکرار کنم تا دوستانی که نخواندند، بخوانند: «یک بدعت اگر مرسوم شود و مورد استفاده شود، شما نمی‌توانید آن را در دانشنامه از بین ببرید؛ حتی اگر بدعت بد باشد. ضمن این‌که در جوامع بی‌طرف بد وجود ندارد و فقط هنجارشکنی بد است.»
  3. به نظرم باید مقالهٔ آذربایجان در ویکی‌فا با مقالات آذربایجان جنوبی (یا ایران) ادغام شود ولی اران باید باقی‌بماند زیرا کاربردش تغییر نکرده و هنوز معنایی را می‌دهد که در طول تاریخ می‌داده.

دربارهٔ بخش پ.ن خواهش می‌کنم اتهام‌زنی و توهین نکنید. «افراطی» همیشه نسبی بوده و استفاده از آن در ویکی صد بار بدتر است از استفاده از لفظ ملت برای مازندران :) --شمه گِگا: محکگپ بزوئن ‏۲۴ جـون ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۵۴ (UTC)

فقط یک نکته را بگویم، حتی در دانشنامه ایرانیکا نیز از نام آذربایجان بدون پسوند و پیشوند استفاده شده است.
با توجه به وضع فعلی این ویرایش آخرین ویرایش من در ویکی مازنی است. هرگاه حس کنم فضایی وجود آمده که میتوانم به زبان مادری‌ام کمک کنم بازخواهم گشت اما در حال حاضر عطای اینجا را به لقایش میبخشم.--MaHaN MSG ‏ ‏۲۴ جـون ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۴۴ (UTC)
من هم فقط یک چیز را برای نکته‌ی بی‌ارزشتان بگویم: ایرانیکا دانشنامۀ بی‌طرف نیست.--شمه گِگا: محکگپ بزوئن ‏۲۴ جـون ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۴۳ (UTC)


منطقتان را هم دیدیم

دچی‌ین

این شما هستید که ویکی‌پدیا را «وبلاگ‌جمعی» خودتان می‌دانید. من فقط و فقط به چشم یک «جامعهٔ بی‌طرف» به آن نگاه می‌کنم. البته نه ماننده شما که فقط از یک سو آن را بررسی کنم، بلکه از همهٔ جهات نگاهش خواهم کرد.

شما اگر می‌توانید لینک قوانین و دلایلتان را بگویید بعد من غلط کنم، اگر آنچه حق است را انجام ندهم. قصد من فقط بی‌طرف نگهداشتن ویکی است؛ نه اعمال نظر خودم، ولی وقتی می‌بینم بعضی از مخالفان چون شما به جای پاسخ‌های صریح و قانون‌مدار، مرا وبلاگ‌نویس معرفی می‌کنند و بعضی دیگر هرچه دهانشان هست می‌گویند و کسانی که خود را قانون‌دوست می‌پندارند، حتی به فحاشان تو نمی‌‎گویند، بعضی دیگر در برابر درست و غلط ِدنیا خفه‌اند و... من هم می‌گویم حتماً مخالفی نیست که حرفش درست باشد؛ پس حق با موافقان است.

هرگاه حرفی صریح، قانونمند و بی‌طرف داشتید، در خدمتم؛ ولی تا آن روز، آرزو و دعا می‌کنم که روزی لااقل یک «مرد» پیدا شود که ویکی‌پدیا را آن‌طور که هست، دوست داشته‌باشد، نه آن‌طور که با دوستانش در آن مانند وبلاگ‌جمعی یادداشت می‌کنند.--شمه گِگا: محکگپ بزوئن ‏۲۴ جـون ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۴۰ (UTC)

بازگشت به صفحهٔ «ایران آذربایجان/پرند هایتن».