آدلر در یکاتا خانواده ثروتمند که در حومه [[وین]]، [[اتریش]]، زندگی میکردندكردنه به دنیا آمدبيئموئه. کودکیوچه گي اووه با بیماری، حسادت برادرگت بزرگتربرار و طرد شدنبين از سوی مادرششه مار مشخص شدهبيّه بودبيه.وه او خودخد راره شخصی زشت و کوچککچيک اندام تلقی میکردكرده. آدلر نسبت به پدرششه پر بیش از مادرششه مار احساس نزدیکی میکردكرده و شاید مانندمثل [[کارل گوستاو یونگ|یونگ]]، بعدهابعدا به ایناینتا دلیل با مفهوم عقده ادیپ مخالفت کردهکرده که در تجارب دوره کودکیاشوچگي وه انعکاسی نداشتنداشته. آدلر در کودکیوچگي با جدیت تمامتموم کار میکردكرده تا نزد همسالانششه همسالون محبوبیت به دست آوردبياره و بهكم تدریجكم که بزرگترگتتر شد،بيه، به احساس عزت نفس و پذیرش از سوی دیگراندیگرون دست یافتپيدا هكرده که در میانمیون افراد خانوادهاششه خانواده سراغ نداشتنداشته.
آدلر در ابتدااول دانشآموز ضعیفی بود،بيه، به اندازهای ضعیف که معلمی بهونه پر پدرشره گفتبتّه که ایناینتا پسرريكا برای هیچ شغلی جز شاگرد کفاشی مناسب نیستنیه. اما آدلر با پشتکار و فداکاری خودخد راره از پایینترین سطح کلاس بالا کشیدبکشیه. هم از نظر اجتماعی و هم از نظر تحصیلی سخت تلاش کردهکرده تا بر عقبماندگیها و حقارتهایششه حقارتا غلبه کندهکنه و بدینترتیببدین ترتیب برای نظریهآیندهاشآینده شه نظريه دایر بر اینکه شخص بایدونه نقاط ضعفش راره جبران کندهکنه نمونهای شدبيه. توصیف احساسهایاحساسای حقارت، که بعدهابعدا بخش اصلی نظام اووه راره تشکیل داد،هدا، بازتاب مستقیم تجارب اولیه خودخد وه اوست،هسه، دینی که آدلر آزادانه به آن اعتراف کردهکرده.
آدلر در چهار سالگی، هنگامی که از دست و پنجه نرم کردنهکردن با ذاتالریهای که اووه راره تا دم مرگ بردهبورده بودبيه بهبودی حاصل کرد،هکرده، تصمیم گرفتبيته پزشک شودبوه. درجه دکتری پزشکیشه خودپزشکی راره در ۱۸۹۵ از دانشگاه وین دریافت کردهکرده. پس از گرفتنبيتن تخصص چشمپزشکی و سپس اشتغال در پزشکی عمومی، به [[روانپزشکی]] روی آوردبيارده. در ۱۹۰۲ شرکت در نشستهاینشستای بحث گروهی هفتگی فروید راره به عنوانعونوان یکیاتا از چهار عضو مجاز آغاز کردهکرده. گرچه از نزدیکنزدیك با فروید کار میکرد،كرده، رابطه شخصی با یکدیگر نداشتندنداشتنه. یکباراتا فرویدبار گفتهفروید بودبته که آدلر حوصلهاشونه راحوصلهره سر میبردويْنه.
آدلر در چند سال بعد نظریهای درباره شخصیت تدوین کردهکرده که از بسیاری جهات با نظریه فروید تفاوت داشت و تأکید فروید بر عوامل [[جنسی]] را آشکارا مورد انتقاد قرار داد. در ۱۹۱۰ فروید ریاست انجمن روانکاوی وین را به نام او کرده بود تا اختلافات فزاینده بین آن دو از میان برداشته شود، اما در ۱۹۱۱، انشعاب اجتنابناپذیر کامل شد. این انشعاب تلخ بود. بعدها آدلر فروید را کلاهبردار توصیف کرد و روانکاوی او را «کثیف» خواند <ref>(روزن، ۱۹۷۵، ص. ۲۱۰)</ref>. فروید از آدلر به عنوان «نابهنجار» و «دیوانه شهرت» یاد میکرد <ref>(گی، ۱۹۸۸، ص. ۲۲۳)</ref>.
آدلر در جنگ جهانی اول به عنوان پزشک در ارتش خدمت کرد و پس از آن کلینیکهای راهنمای کودکان را در مدارس وین سازماندهی کرد. در سالهای دهه ۱۹۲۰ نظام روانشناسی اجتماعی وی که خود آن را روانشناسی فردی مینامید پیروان زیادی پیدا کرد. در ۱۹۲۶ آدلر نخستین بازدید از چندین بازدید خود از آمریکا را انجام داد و هشت سال بعد به استادی [[روانشناسی بالینی]] در دانشکده پزشکی [[لانگآیلند]] ([[نیویورک]]) منصوب شد. وی درحالی که برای ایراد سخنرانی پر حرارت در سفر بود، در [[ابردین (اسکاتلند)]]، [[اسکاتلند]] درگذشت.